زبان خود را انتخاب کنید

شماره تماس و مشاوره ۰۲۱-۴۳۰۰۰۴۳۸

زبان خود را انتخاب کنید

در لغت نامه می توان معانی بسیاری برای دکل پیدا نمود که در این مقاله یکسری از این معانی مورد بررسی قرار میگیرد :

  • معنی کلمه دکل درفارسی از لحاظ ویژگی های مختلف به صورت زیر میباشد :

از لحاظ اسم : تیربلندوستبرکه درزیرزمین برپاکنندمانندستون
از لحاظ صفت : 1 - زمخت گنده ستبر ( آدمی ) . 2 - امردی که ریش او تمام برنیامده باشد و دست و پای بزرگ و گنده داشته باشد . ده کوچکی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم .

  • در لغت نامه دهخدا دکل این گونه معنی شده است :

(ع مص ) فراهم آوردن گل را بدست تا بینداید. || پاسپر کردن چیزی را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).

  • در لغت نامه برهان دکل این گونه معنی شده است و از آن به عنوان صفت یاد شده است:

مردی که ریش او تمام برنیامده باشد و دست و پای بزرگ و گنده داشته باشد.

  • در لغت نامه آنندراج کلمه دکل با تلفظی محاوره ای دارای معنی زیرمیباشد :

مردی راگویند که دست و پای بزرگ لک و گنده داشته باشد و خطش هنوز ندمیده ، و آنرا «تکل » نیز گویند.

  • در فهرنگ نامه معین کلمه دکل از نظر اسم و صفت توضیحات زیر را ارائه داده است :

از لحاظ اسم : 1 - تیر بلندی در عرشة کشتی که بادبان را بر آن نصب کنند. 2 - تیر بلند فلزی یا چوبی برای نگه داشتن چیزی در ارتفاع .

از لحاظ صفت : 1 - زمخت ، گنده . 2 - امردی که ریش او تمام برنیامده باشد و دست و پای بزرگ و گنده داشته باشد.

  • در فرهنگ نامه عمید کلمه دکل این گونه معنی شده است :

۱. تیر بلند و ستبر که در زمین برپا کنند، مانند ستون خیمه که چادر بر روی آن قرار می گیرد؛ دیرک. ۲. ستون میان کشتی که بادبان ها را به آن می بندند.

معنی دکل

نوشتن دیدگاه